ابزارهای مدیریت دانش در سازمان
در بخش قبلی سه نوع مختلف مدیریت دانش را که می تواند در یک سازمان وجود داشته باشد ، شناسایی کردیم. اکنون من نگاهی دقیق تر به دامنه دانش سازمانی و اهمیت آن در فرایند مدیریت دانش (KM) می اندازم.
منابع مدیریت دانش سازمانی
مدیریت دانش سازمانی و تجاری می تواند در چندین سطح مختلف وجود داشته باشد:
فردی: دانش/دانش فنی شخصی ، غالباً ضمنی. همچنین می تواند صریح باشد ، اما باید ماهیت فردی داشته باشد ، به عنوان مثال. یک دفترچه خصوصی
گروه ها/جامعه: دانش در گروه ها نگهداری می شود اما با بقیه سازمان به اشتراک گذاشته نمی شود. شرکتها معمولاً از جوامعی تشکیل می شوند (اغلب به صورت غیررسمی ایجاد می شوند) که با شیوه معمول به یکدیگر متصل می شوند. این جوامع عملی (Lave & Wenger 1991) ممکن است ارزشها ، زبان ، روشها ، دانش و غیره مشترکی داشته باشند. آنها منبع یادگیری و مخزنی برای دانش ضمنی ، صریح و تعبیه شده هستند.
ساختاری: دانش نهفته در فرایندها ، فرهنگ و غیره که ممکن است توسط بسیاری از اعضای سازمان درک شود یا تعداد کمی از آنها. به عنوان مثال. سربازانی که از این روال پیروی می کنند ممکن است اطلاعات نهفته در روالهای مورد استفاده ارتش را ندانند. گاهی اوقات ، دانش ساختاری ممکن است بازمانده از درس های گذشته باشد ، در غیر این صورت مدت ها فراموش شده است ، جایی که دانش این درس منحصراً در خود فرآیند وجود دارد.
سازمانی: تعریف دانش سازمانی مفهوم دیگری است که در ادبیات اجماع بسیار کمی دارد. تغییرات شامل میزان انتشار دانش در داخل سازمان و همچنین ترکیب واقعی این دانش است. هاچ (2010) آن را اینگونه تعریف می کند: "هنگامی که دانش گروهی از چند زیر واحد یا گروه با هم ترکیب شده و برای ایجاد دانش جدید استفاده می شود ، دانش ضمنی و آشکار حاصله را می توان دانش سازمانی نامید. راه حل بسیار متداول استفاده از چیزی مانند Microsoft Sharepoint یا نرم افزار پایگاه دانش Helpjuice "
دیگران دیدگاه وسیع تری ارائه می دهند: "دانش فردی ، دانش مشترک و دانش عینیت یافته جنبه ها یا دیدگاه های مختلف دانش سازمانی است" (اکینگ و لنارتسون 2000). مثل همیشه ، متونی که بر چشم انداز مبتنی بر فناوری اطلاعات تأکید دارند ، بار دیگر تعاریف کم عمق تر و مبتنی بر اطلاعات را ارائه می دهند ، به عنوان مثال. ویروو و ناکامورا 2008 ، "اطلاعات داخلی با استفاده از تحقیق ، مطالعه یا تجربه که برای سازمان ارزش دارد".
به منظور این سایت ، من یک دیدگاه گسترده و مبتنی بر دانش را اتخاذ می کنم. بنابراین دانش سازمانی به این صورت تعریف می شود: تمام منابع دانش درون یک سازمان که می تواند توسط آن سازمان به طور واقعی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین می تواند در افراد و گروه ها سکونت داشته باشد یا در سطح سازمانی وجود داشته باشد.
برون سازمانی: اینجا تعریف شده است: منابع دانش موجود در خارج از سازمان که می تواند برای افزایش عملکرد سازمان مورد استفاده قرار گیرد. آنها شامل عناصر صریح مانند نشریات ، و همچنین عناصر ضمنی موجود در اجتماعات عملی هستند که فراتر از مرزهای سازمان است.
مفاهیم برای مدیریت دانش در سازمان
بنابراین به منظور ارتقای دانش سازمانی ، مدیریت دانش باید در تمام طیف دانش دخیل باشد. این باید به توسعه دانش در همه سطوح کمک کند و انتشار آن را بر اساس الزامات سازمان در افراد ، گروه ها و/یا در کل شرکت تسهیل و ارتقا دهد. مدیریت دانش باید توانایی ذخیره و بازیابی دانش سازمانی را مدیریت کند و محیطی مناسب برای یادگیری و اشتراک دانش ایجاد کند. به طور مشابه ، هر زمان که این منابع برای توسعه منابع دانش سازمانی ضروری است ، باید از منابع خارجی دانش استفاده کند.
بنابراین مدیریت دانش تا حد زیادی به درک و مدیریت یادگیری سازمانی ، حافظه سازمانی ، اشتراک دانش ، ایجاد دانش و فرهنگ سازمانی وابسته است.
Comments
Post a Comment