کارت امتیازی متوازن چیست؟ مروری سریع

به عنوان یکی از تاثیرگذارترین ایده های کسب و کار ارائه شده در هاروارد بازبینی کسب و کار، مدل کارت امتیازی متوازن از محبوبیت جهانی برخوردار است. برخی از ابزارهای مدیریتی وجود دارند که به نظر می رسد جذابیت پایداری داشته باشند و کارت امتیازی متوازن یا به اختصار BSC یکی از آنهاست. در طول 20 سال گذشته شاهد افزایش نرخ پذیرش بوده است. در همان زمان باید بگویم که BSC به عنوان یک ابزار هنوز به طور گسترده توسط مدیران سوء تفاهم و سوء استفاده می شود.

من صدها کارت امتیازی را برای مشتریانی از سراسر جهان از جمله بسیاری از شرکت های تراشه بلو، سازمان های دولتی و همچنین شرکت های کوچک و متوسط ​​ایجاد کرده ام. بر اساس این تجربه، من معتقدم که مدل کارت امتیازی متوازن یکی از قدرتمندترین ابزارهای مدیریتی است که تاکنون اختراع شده است. با این حال، من همچنین فکر می‌کنم که اکثر کارت‌های امتیازی که امروزه مورد استفاده قرار می‌گیرند، نه تنها بی‌فایده هستند، بلکه اغلب به‌طور خطرناکی نتیجه معکوس دارند. بنابراین بیایید یک بار و برای همیشه به چیستی یک BSC خوب و مشکلات کلیدی که باید اجتناب کرد نگاه کنیم.

کارت امتیازی متوازن چیست؟

BSC ابزاری برای اجرای استراتژی است که در ابتدایی ترین سطح به شرکت ها کمک می کند:

·        شفاف سازی استراتژی بیان و بیان اولویت ها و اهداف تجاری آنها

·        نظارت بر پیشرفت اندازه گیری میزان تحقق اولویت ها و اهداف استراتژیک

·        برنامه های اقدام را تعریف و مدیریت کنید - اطمینان حاصل کنید که فعالیت ها و ابتکارات برای ارائه اولویت ها و اهداف استراتژیک وجود دارد.

من اغلب از یک قیاس حمل و نقل برای توضیح اهمیت استفاده می کنم. فقط به یک کشتی وایکینگ قدیمی فکر کنید که در هر طرف خدمه پارویی دارد. اولین چیزی که برای یک سفر موفق به آن نیاز داریم یک برنامه است. کاپیتان و خدمه مسیر قایقرانی را با جزئیات نحوه حرکت از بندر مبدأ به مقصد را ترسیم می کنند و نقاط عطف کلیدی در طول سفر را مشخص می کنند. دومین چیزی که آنها به آن نیاز دارند ابزارهای ناوبری است که به آنها کمک می کند بفهمند در کجای سفر خود هستند. اینها به ویژه هنگامی که کشتی بندر را ترک کرده و در اقیانوس آزاد در حال حرکت است اهمیت پیدا می کند. بدون ناوبری قابل اعتماد آنها به طور کامل گم می شوند. در نهایت، آنها باید مطمئن شوند که خدمه قایقرانی اقدامات مناسب را برای حرکت قایق به جلو به طور هماهنگ انجام می دهند و در صورت نیاز مسیر را تنظیم می کنند.

دقیقاً همین امر در مورد شرکت ها صدق می کند. آنها به نقشه ای نیاز دارند که نشان دهد کجا می خواهند بروند و چگونه می خواهند به آنجا برسند. آن‌ها به شاخص‌های عملکردی نیاز دارند تا بفهمند در برابر برنامه‌شان چقدر خوب عمل می‌کنند. و در نهایت آنها نیاز به مدیریت ابتکارات، پروژه ها و برنامه های عملیاتی دارند که به آنها در دستیابی به برنامه کمک می کند.

چند شرکت از کارت امتیازی متوازن استفاده می کنند؟

بیش از نیمی از شرکت های بزرگ در ایالات متحده، اروپا و آسیا از رویکردهای مدل کارت امتیازی متوازن استفاده می کنند. ارقام رسمی کمی متفاوت است، اما گروه گارتنر نشان می دهد که بیش از 50 درصد از شرکت های بزرگ ایالات متحده BSC را پذیرفته اند. یک مطالعه جهانی توسط Bain & Co نشان می دهد که کارت امتیازی متوازن یکی از ده ابزار برتر مدیریتی است که به طور گسترده در سراسر جهان استفاده می شود. گسترده ترین استفاده از رویکرد BSC به طور سنتی در ایالات متحده، بریتانیا و شمال اروپا بوده است، اما در آمریکای جنوبی، خاورمیانه، آفریقا و آسیا رشد زیادی در پذیرش کارت امتیازی متوازن وجود دارد.

3 جزء کلیدی یک BSC

BSC توسط رابرت کاپلان و دیوید نورتون طراحی شده است و شامل سه جزء متمایز زیر است:

1. اولین و مهمترین مؤلفه یک کارت امتیاز متوازن به اصطلاح «نقشه استراتژی» است که به صورت بصری اهداف استراتژیک کلیدی یک شرکت را در یک صفحه (کمی شبیه مسیر قایقرانی در مثال کشتیرانی من) ترسیم می کند. نقشه استراتژی مقصد کلی و همچنین اهداف و اولویت های کلیدی را که یک شرکت باید در طول مسیر ارائه دهد را نشان می دهد. اهداف استراتژیک معمولاً در چهار دیدگاه ترسیم می شوند که از یکدیگر پشتیبانی می کنند (به زیر مراجعه کنید):

·        چشم انداز مالی - تشریح اهداف مالی

·        دیدگاه مشتری - تشریح اهداف مرتبط با مشتریان و بازار

·        چشم انداز فرآیند داخلی تشریح اهداف فرآیند داخلی کسب و کار

·        دیدگاه یادگیری و رشد - تشریح اهداف مربوط به کارکنان، فرهنگ و سیستم اطلاعاتی

ترسیم چگونگی حمایت اهداف در هر دیدگاه از یکدیگر یکی از مزایای بزرگ نقشه استراتژی است. به جای فهرست کردن اهداف استراتژیک به صورت ظاهراً نامرتبط، نقشه استراتژی نشان می دهد که چگونه هر هدف از دیگران حمایت می کند و چگونه همه آنها به رسیدن به مقصد نهایی کمک می کنند.

2. جزء دوم یک BSC، شاخص های کلیدی عملکرد هستند که به شرکت ها اجازه می دهد پیشرفت را در برابر مهمترین اهداف استراتژیک خود اندازه گیری و نظارت کنند (که در نقشه استراتژی آنها مشخص شده است). شاخص های کلیدی عملکرد، یا به اختصار KPI، ابزار ناوبری حیاتی برای مدیران هستند. هر KPI باید به خوبی تعریف شود و شامل اهداف یا معیارها باشد.

3. جزء سوم یک BSC یک برنامه اقدام است که تضمین می کند پروژه ها، برنامه ها یا ابتکارات مناسب برای ارائه هر یک از اهداف استراتژیک در نقشه استراتژی وجود دارد.

(نقشه استراتژی، شاخص های کلیدی عملکرد و برنامه اقدام) وجود دارد و یک BSC می تواند یک سازمان را متحول کند. این ابزار بسیار محبوب و قدرتمندی برای اجرای استراتژی است زیرا به سازمان ها اجازه می دهد تا برنامه استراتژیک خود را به روشی بسیار ساده و گرافیکی به تصویر بکشند و ارتباط برقرار کنند و همچنین بر تحویل برنامه نظارت و مدیریت کنند.

Comments

Popular posts from this blog

5 روش مورد استفاده برای ارزیابی منابع انسانی در سال 2020

تصمیم گیری: 6 تکنیک موثر برای تصمیم گیری

مدیریت دانش موثر در 5 مرحله