نکات کلیدی برای مدیریت دانش
نکات کلیدی برای مدیریت دانش
طبق تعریف، مدیریت دانش به عنوان فرآیند ایجاد، اشتراک، استفاده و مدیریت اطلاعات سازمانی تعریف شده است. استراتژی مدیریت دانش باید شامل فرآیندهای ایجاد دانش و اشتراک دانش باشد.
با یک استراتژی مدیریت دانش مناسب، از درس های آموخته شده و بهترین شیوه های مدیریتی به نحو مطلوب تری استفاده می شود. برای پاسخ به این سؤالات مختلف، ابتدا در بخش اول، مفاهیم کلیدی تحقیق (1.1.) را مشخص می کنیم، سپس به ویژگی های مدیریت دانش در یک زمینه پروژه (1.2.) می پردازیم. بخش دوم مقاله ما یک مطالعه تجربی مدیریت دانش در زمینه پیادهسازی یک سیستم اطلاعاتی جدید در یک بانک فرانسوی را پیشنهاد میکند. پس از ارائه روش مورد استفاده و مورد مطالعه شده (2.1.)، روش های مدیریت دانش اجرا شده در این زمینه (2.2.) را به تفصیل شرح می دهیم. ما این جنبهها را با توجه به نتایج اصلی مطالعه موردی مورد بحث قرار میدهیم و تعدادی توصیه مدیریتی را در بخش آخر این مقاله (2.3.) پیشنهاد میکنیم.
برای خواندن مطالب بیشتر در مورد مراحل مدیریت دانش اینجا کلیک کنید.
مدیریت دانش در محیط پروژه
4 تنوع تعاریف دانش و استراتژی های مدیریت دانش که توسط شرکت ها اجرا می شود، شایسته توجه است تا دیدگاه اتخاذ شده در این تحقیق روشن شود. این موضوع بخش اول است. بخش دوم به نوبه خود ویژگی های یک محیط پروژه و چالش های آن را از نظر مدیریت دانش تعریف می کند.
مدیریت دانش: تعاریف، استراتژی ها و شیوه ها
5 بررسی ادبیات علوی و لیدنر (2001) دو دیدگاه از دانش را برجسته می کند، یکی ابزاری و دیگری اجتماعی. در بینش ابزاری، دانش به عنوان عینی درک می شود. هر شکل دیگری مانند دانش با حدس و گمان به حداقل می رسد و حتی مورد تحقیر قرار می گیرد (باومارد، 1999). دانش می تواند به طور سیستماتیک رسمی شود. بنابراین، اساساً صریح، قابل تدوین، جهانی و قابل انتقال است. در این منظر، سیستمهای اطلاعاتی و فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در مدیریت دانش نقش اساسی دارند. با این حال، تکامل ادراک دانش با بینش اجتماعی قابل مشاهده است (نوناکا، 1994، 1995). در این دیدگاه، کارکرد اولیه سازمان پردازش اطلاعات نیست، بلکه ایجاد دانش است، که باور موجهی است که توانایی یک واحد را برای عمل مؤثر افزایش میدهد. این تا حد زیادی ضمنی، شخصی و به شدت در زمینه خود لنگر انداخته است، که اشتراک گذاری آن را به ویژه دشوار می کند. مدیریت دانش در مورد مدیریت شرایطی است که دانش در آن ایجاد می شود، تکامل می یابد و رشد می کند.
در زمینه تحقیق ما، ما در نظر می گیریم که دانش از اطلاعات، دانش فنی و درک درستی تشکیل شده است که امکان ایجاد پیوند بین این عناصر مختلف، چه صریح و چه ضمنی را ممکن می سازد. بنابراین، دانش نباید صرفاً ضمنی یا صریح تلقی شود، بلکه در زنجیره ای بین این دو بعد قرار می گیرد و پشتوانه فکری شایستگی را فراهم می کند که به خودی خود ظرفیت عمل یا تصمیم گیری است (فون کروگ و روس، 1996). بنابراین شایستگی نشان دهنده کاربرد دانش در عمل است (تاروندو، 1998) و بسیج، هماهنگی و سازماندهی منابع را ممکن می سازد. بنابراین می توان گفت که دانش یک صلاحیت بالقوه است و شایستگی دانش در عمل است. دانش هم با قابلیت کدپذیری، بلکه با سطح محلی سازی یا پراکندگی آن (فردی، جمعی، سازمانی، بین سازمانی) مشخص می شود، ویژگی هایی که اغلب توسط ادبیات مربوط به موضوع مورد استفاده قرار می گیرد (چیا و هولت، 2008).
فرایند و مراحل مدیریت دانش
7 مدیریت دانش را می توان به عنوان فرآیندی با هدف مدیریت مراحل مختلف چرخه حیات دانش تعریف کرد. بنابراین، می توان آن را به عنوان مدیریت آگاهانه، هماهنگ و عملیاتی اطلاعات و دانش شرکت در نظر گرفت (Les Echos, 1999). کوئینتاس و همکاران (1997) مدیریت دانش را به عنوان یک فرآیند سازمانی تعریف می کند که امکان کسب، ساختاردهی، ادغام و انتشار دانش بازیگران را از طریق سازمان به منظور ارائه کمک به کار و افزایش اثربخشی سازمانی می دهد. بنابراین می توان گفت که دو مدل اصلی مدیریت دانش وجود دارد، یکی سیستم محور و دیگری مردم محور. کورسو و پائولوچی (2001) چهار بعد را برای توصیف رویکردهای مختلف مدیریت دانش حفظ می کنند: سطح انتشار، وسعت، سطح انتزاع و درجه بیان (جدول 1).
Comments
Post a Comment